فریاد کدام زندانیست
که آزادی را
به لبان بر آماسیده
گل سرخی پرتاپ می کند
ورنه این ستاره بازی حاشا
چیزی بدهکار آفتاب نیست
نگاه از صدای تو ایمن می شود
چه مؤمنانه نام مرا آواز می کنی!
و دلت
کبوتر آشتی ست
در خون تپیده
به بام تلخ
با این همه چه بالا
چه بلند
پرواز می کنی!